نقش رسانه ملی در شناخت موسیقی و پیامدهای فرهنگی آن
تهران- ایرناپلاس- رویدادهای
در این میان موسیقی به سبب جذابیت هایی که دارد و ارتباطی که مردم با آن برقرار می کنند، می تواند به عنوان یکی از ارکان مهم فرهنگی مورد حمایت و توجه رسانه ملی قرار گیرد.
در واقع این رسانه با تولید برنامه های گوناگون موسیقایی و پخش آثار بزرگان و پیشکسوتان این عرصه می تواند نقش مهمی در حفظ و زنده نگه داشتن موسیقی اصیل و با محتوا و کیفیت را ایفا کند.
اما این رسانه در ساخت برنامه هایی از این دست فعال نبوده و یا حضور بسیار ضعیفی دارد چنانکه همواره با کمبود چنین محتواهایی روبه رو است. البته در مواردی برنامه های خوبی در حوزه موسیقی در این سالها به روی آنتن رفته است اما به دلیل حمایت نکردن از آن بعد از مدتی قطع شده اند.
هفته گذشته هم حمیدرضا اردلان پژوهشگر موسیقی نواحی و آهنگساز که چندین دوره نقش مشاور و داور بخش موسیقی نواحی جشنواره موسیقی جوان را عهده دار است از عدم توجه رسانه ملی به برگزاری رویداد مهمی با عنوان جشنواره ملی موسیقی جوان انتقاد کرد.
وی در این باره گفت: <<صدا و سیما مشغول امور ی است و از چنین رویدادهایی غفلت می کند. مدیران تلویزیون از تاثیر چنین جشنوارهایی بر رشد معرفت شنیداری جامعه غفلت دارند و آن را به عنوان یک رویداد ملی جامع، ضبط و پخش نمی کنند.>>
وی گفت : <<اگر بخواهیم فراگیری درصورت این رویداد وقوع یابد، ضرورت دارد که رسانه ها کمک کنند، مطمئنم محتوای جشنواره موسیقی جوان به طور کلی منش صدق دارد و درمیان هنرمندان موسیقی راه فراگیری می رود.>>
اما به راستی تلویزیون تا چه اندازه بر سلیقه مردم در انتخاب موسیقی ارزشمند و ایرانی تاثیر می گذارد؟ آیا این رسانه در این سالها واقعا از پخش و تولید برخی برنامه های موسیقایی و پوشش برنامه ها غفلت کرده است و اگر چنین است در کدام بخش ها بوده است؟
در همین موضوع با هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی به گفت وگو پرداختیم.
اندک بودن میزان مصرف موسیقی ایرانی در شبکه های تلویزیون
ایرناپلاس: نقش صدا و سیما و برنامه های تلویزیونی در گرایش مردم به سمت موسیقی ایرانی چقدر است و نظارت ها چگونه می تواند بر کیفیت آثار موسیقایی تلویزیون و دیگر تولیدات اثرگذار باشد؟
هوشنگ جاوید: دو نوع شورا در حوزه شعر و موسیقی کشور داریم که به صورت پیشینی نظارت دارند. ایراد این نوع نظارت آن است که نوع آوری، تفکر و اندیشه صحیح نسبت به موضوعات را از هنرمند می گیرد. اما به اعتقاد من اگر نظارتی وجود داشته باشد باید به صورت پسینی باشد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نزدیک به ۱۰ سال است که نهادی به نام دفتر صیانت از هنر و هنرمند ایجاد کرده است. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بخواهد قوی عمل کند باید وظایفی را به این دفتر بسپارد و نظارت های پیشین را کنار بگذارد.
باید دیگر به نظارت موسیقی و شعر نیاز نداشته باشند و دست هنرمند را باز بگذارند. یعنی هنرمندان آثاری را که فکر می کنند برای جامعه خوب و مناسب است، تولید کنند.
به طور قطع عده ای به این تولیدات زمانی که به بازار بیایند، نقد دارند و همانطور که برخی برای بعضی از تولیدات موسیقی نقد می نویسند به همان اندازه برخی از دستگاه های فرهنگی هم ممکن است نقد داشته باشند که اگر نسبت به آثار تولیدی نقد و مشکل جدی داشته باشند می توانند به دفتر صیانت شکایت ببرند و با بیان ادله هایشان نسبت به آن آثار شکایت نمایند.
در آنجا تهیه کننده و هنرمند یا شاعر دفاع می کند که ممکن است برنده یا بازنده هم شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با این نظارت پسین تمام اتهام هایی که در حال حاضر از جاهای مختلف به آن وارد می شود را از خود مبرا می کند و به عنوان یک داور عادل آثار هنرمندان و منتقدان را قضاوت و داوری می کند که به نظر من این بهترین راه است.
البته صدا و سیما علاوه بر نظارت پیشینی، نظارت پسینی هم دارد. یعنی شعر را بعد از تایید و زمانی که در اثری به کار برده می شود توسط گروه نظارت بررسی می کند که آیا درست ترکیب شده یا خیر و آیا موسیقی برای آن شعر مناسب است یا خیر.
این شکل از نظارت جلوی نوآوری صحیح و اندیشه را می گیرد و یک سویه عمل می کند. به همین دلیل است که به تعداد بینهایت؛ شعرهای عاشقانه کم محتوا داریم که بیشتر در بخش موسیقی سّبُک جامعه حرکت می کنند. اما نقش صدا و سیما در این میان چیست؟
باید گفت که میزان مصرف موسیقی ایرانی یا به عبارت دیگر آن چیزی که به عنوان موسیقی ردیف و دستگاه و موسیقی نواحی و مناطق می شناسیم در شبکه های اصلی صدا و سیما بسیار اندک است.
ضعف رسانه ملی در شناخت موسیقی
ایرناپلاس: چه دلایلی باعث می شود که کیفیت آثار موسیقایی به این اندازه کاهش پیدا کند که شاهد پخش برخی از آنها در رسانه ای مانند تلویزیون هستیم؟
جاوید: موسیقی امروزی، موسیقی فرنگی را در ذهن جامعه ایرانی جا می اندازد و این افراد در گروه نظارت چه بالادستی و چه پایین دستی به جای اینکه به این قسمت مساله فکر کنند مسیر را اشتباه می روند و بیشتر متن را محور موضوع قرار می دهند.
به نوعی خوبی و بدی یک اثر را از روی متن داوری می کنند در حالی که این کار کاملا غلط است. درواقع خوبی و بدی یک اثر در تلفیقی است که صورت می گیرد. باید بررسی کرد که تا چه اندازه موسیقی فرنگی به وسیله متن ایرانی و فارسی به خورد ذهن مخاطب داده می شود.
این موسیقی پاپ که می شنویم و رنگ و لعابی که به آن می دهند، ایرانی نیست. استادان بزرگ موسیقی ایران بارها اینها را گوشزد کردند، اما قبل انقلاب دولت وقت گوش نداد و در انقلاب هم این قضیه وارونه شد و بعد از ۵ الی ۶ سال بعد از انقلاب و در اواخر دوره جنگ، شاگردان همان افرادی که موسیقی های ایرانی را ترویج می کردند، روی کار آمده و همان شکل ها را ترویج نموده و خیلی سعی کردند بگویند این موسیقی ها بهتر است.
در واقع بسیاری از دست اندرکاران صدا و سیما و تهیه کنندگان رسانه ملی در شناخت موسیقی ضعف دارند و به صورت سلیقه ای عمل می کنند. چون سالهاست حتی در تلویزیون و دانشکده صدا و سیما، موسیقی تدریس نمی شود و تدریس آن را حذف کرده اند به همین دلیل شناختی از موسیقی ندارند، در نتیجه بر اساس سلیقه عمل می کنند.
آثاری که از این رسانه پخش می شود برای جامعه ما که مدعی یک جامعه انقلابی و حماسی هستیم در بسیاری موارد ناشایست است و همین مساله برای مخاطب مشکل آفرینی می کند. اگر به ذات این موسیقی نگاه کنید می بینید که این موسیقی با ادوات خود دارای بالاترین معنویت درک و دریافت بوده است.
اگر غیر از این بود پس از اسلام برای این موسیقی، سه هزار رساله توسط حکمای اسلامی نوشته نمی شد. به هر حال آن افراد که نیاکان ما به حساب می آیند در بخش هنر، انسان های بی سوادی نسبت به دین نبودند و علاوه بر دین و مذهب هنر را هم می شناختند. درباره بند بند موسیقی ایرانی رساله ها و خطابه های مذهبی مثبت نوشته اند.
جای خالی پیشکسوتان و جوانان با استعداد در تلویزیون
ایرناپلاس: با یک بررسی ساده متوجه می شویم که ساخت برنامه های موسیقی محور در تلویزیون بسیار اندک است، علاوه بر آن یکی از داوران جشنواره ملی موسیقی جوان از غفلت تلویزیون از این رویداد انتقاد کرده، به اعتقاد شما این غفلت و انتقادها بیشتر در چه بخش هایی قابل مشاهده است؟
جاوید: احساس و سلیقه ما با خط مشی واقعی یک رسانه متفاوت است. بر طبق سلیقه، منِ پژوهشگر علاقه دارم که همه اتفاقات موسیقی از رسانه پخش شود. البته در جشنواره هایی که برگزار می شود بسیاری از شرکت کنندگان و مخاطبان از نوع داوری ها گلایه داشته اند که تا چه اندازه صحیح است، نمی دانیم.
اما اگر این رویداد از رسانه پخش شود ممکن است بهانه های متفاوتی دست افراد و جریان ها بدهند و در این شرایط یک رویداد هنری تبدیل می شود به عرصه برخوردهای ی. تلویزیون.
در برخی از برنامه هایش ممکن است به جوانان میدان دهد. اما کمبود و خلاء اجرای صرف موسیقی در رسانه ما وجود دارد.
می توانستند این مشکل را حل کنند و بسیار هم ساده بود اما متاسفانه نکردند. برای مثال یک زمان برنامه <<تماشاگه راز>> که با همت برادران مناجاتی تولید و پخش می شد، خدمت بزرگی به تبلیغ موسیقی ایرانی کرد آن هم در بحبوحه ای که موسیقی داشت فراموش می شد.
هنرمندان درجه یکی در این برنامه حضور پیدا کردند که در حال حاضر هیچ یک از آنان در این رسانه دیده نمی شوند.
در <<تماشاگه راز>> یک خواننده و یک یا چند نوازنده می آمدند و برنامه اجرا می کردند. در واقع برنامه ای سنگین و وزین بود که کسی هم اعتراض نداشت. اما متاسفانه این رسانه همین را هم از مردم دریغ کرد. تلویزیون در حال حاضر هم می تواند برنامه هایی از این دست را ارائه دهد ومفهوم معنوی موسیقی ایرانی را می شود از رسانه دید و شنید اما تا وقتی که اجرا نشود سودی ندارد.
در حال حاضر به فراغ و هجران آواز ایرانی دچار شده ایم. پیشکسوتان بسیاری در این عرصه داریم که سالهاست چهره ای از آنها از این رسانه پخش نشده است. برای مثال هنرمندی مانند حسین علیشاپور سالها زحمت کشید اما در این ۲۰ سال گذشته یک تصویر هم از ایشان در این رسانه دیده نشده است.
به راستی چرا این رسانه از این افراد استفاده نمی کند و آنها را به کار نمی گیرد. جوانان بااستعداد بسیاری در این زمینه هستند که آواز ایرانی را خوب فرا گرفته اند اما جایی برای ارائه اش ندارند.
نقش رسانه ملی در شناخت موسیقی و پیامدهای فرهنگی آن
انتقادات صریح یک تهیهکننده موسیقی از دولت «تدبیر»/ کمرمان شکست!
نوشتههای ویرجینیا وولف آیینه تمامنمای موسیقی معاصر
استفاده از ادوات موسیقی در بهشت زهرا(س) از گذشته ممنوع بوده است
تولیدات اختصاصی مرکز موسیقی صداوسیما برای انتخابات
موسیقی ,رسانه ,یک ,های ,ایرانی ,برنامه ,در این ,این رسانه ,می شود ,رسانه ملی ,که به ,مصرف موسیقی ایرانی ,پژوهشگر موسیقی نواحی